بازار کار رشته روانشناسی یک عرصه پر رونق برای فارغ التحصیلان این رشته میباشد. برای موفقیت در بازار کار رشته روانشناسی فرد باید از یک سری توانمندی ها برخوردار باشد.در این مطلب به معرفی مهارت های مورد نیاز در رشته روانشناسی میپردازیم. فارغ التحصیلان این رشته برای موفقیت در رشته روانشناسی میتوانند با فراگیری مهارت های مورد نیاز این رشته و یادگیری مفاهیم مرتبط با این رشته برای ایجاد کسب و کار مناسب زمینه را برای خود فراهم نمایند. درآمد روانشناسان به دلیل حوزه های مختلف این رشته متغییر است و تقریبا ماهانه حدود 6 میلیون تومان است.
برای اطلاع از سایر جزئیات در مورد بازار کار رشته روانشناسی و مهارت های مورد نیاز این رشته به مطالب زیر مراجعه کنید:
بازار کار رشته روانشناسی
دانشجویان رشته روانشناسی می کوشند تا با فرایند های ذهنی انسان مثل تفکر، ادراک، احساس، حافظه، هیجان، انگیزش و...است و رفتار های انسانی از ساده ترین رفتار مثل راه رفتن و نگریستن تا پیچیده ترین آن ها، آشنا شوند. روانشناسی علمی است که می تواند در همه حوزه ها مثل حوزه های تحصیلی، شغلی، تربیت فرزندان، خانواده، مدیریتی، بحران ها، و ... فعالیت کند و به پیشگیری، آموزش و درمان آسیب های روانی و روحی بپردازد.
روانشناس کسی است که رفتار، شخصیت، روابط بین فردی، یادگیری و انگیزش را در انسان به شکل حرفه ای مورد بررسی قرار می دهد. روانشناس از یک طرف رابطه بین عملکرد مغز و رفتار را بررسی می کند و از سوی دیگر ارتباط بین محیط و رفتاررا مورد بررسی قرار میدهد. روانشناس رفتار، انگیزه ها، افکار و احساسات افراد را بررسی کرده و به آنها در کنترل و غلبه بر مشکلات شان کمک می کند.
افراد از کدام رشته های تحصیلی میتوان وارد بازار کار رشته روانشناسی شوند؟
رشته روانشناسی از محبوب ترین رشته های تحصیلی گروه علوم انسانی است. هرچند که با توجه به ماهیت این رشته و دروسی که در دانشگاه ارائه می شود، می توان روانشناسی را علمی تجربی- انسانی دانست. یعنی میتوان از هر سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی وارد رشته روانشاسی شد. البته ظرفیت اصلی مربوط به رشته انسانی است.
برای موفق شدن در بازار کار رشته روانشناسی، چه مهارت ها و توانایی هایی لازم است؟
روانشناسان باید با روش های جدید روان درمانی دنیا و اطلاعات جدید روانشناسی آشنا و به روز باشد. کسانی میتوانند در رشته روانشناسی موفق باشند که دارای ویژگی های رازداری، همدلی و همدردی باشند و در مهارت های ارتباطی سرآمد بوده و شنونده فعال باشند. همچنین روانشناسان باید بتوانند از قضاوت و داوری پرهیز کنند. علاوه بر این، روانشناسی موفق است که دارای هوش هیجانی باشد و بتواند در شرایط مختلف آرامش خود را حفظ کند.
مهارت و تخصص های لازم برای ورود به بازار کار رشته روانشناسی
در ادامه به معرفی مهارت و تخصص های لازم برای ورود به بازار کار رشته روانشناسی میپردازیم:
پژوهش و تحقیق
روانشناسان برای درک رفتار انسان و درمان بیماران ، تحقیقات انجام می دهند و از آنها استفاده می کنند. مجلات علمی و مقالات تحقیقاتی زیادی در دسترس است ، بنابراین روانشناسان ممکن است نیاز به ارزیابی چنین مطالبی برای تعیین قابلیت اطمینان یا صحت آنها داشته باشند. روانشناسان می خواهند اطمینان حاصل کنند که یک روش درمانی قبل از استفاده از آن در بیماران شواهدی از اثربخشی آن دارد. روانشناسان در آموزش های آموزشی خود نحوه انجام و تجزیه و تحلیل تحقیقات با استفاده از روشهای مختلف حرفه ای و اخلاقی را می آموزند. آنها تمرین جمع آوری اطلاعات از طریق مشاهده یا آزمایش و استفاده از آن داده ها برای توسعه نظریه های رفتاری را انجام می دهند.
اخلاق
روانشناسان وظیفه دارند با افرادی که ممکن است در موقعیت های آسیب پذیر یا حساس باشند ، رفتار مناسب و به جایی داشته باشند. آنها برای اطمینان از ایمنی و رفاه عاطفی بیماران خود به اخلاق قوی احتیاج دارند. روانشناسان با برقراری روابط حرفه ای با افرادی که تحت درمان قرار می گیرند و حفظ حریم خصوصی بیماران رفتار اخلاقی را نشان می دهند. موضوعات مورد بحث در طول یک جلسه با هیچ کس دیگر در میان گذاشته نمی شود و به بیمار اجازه می دهد آزادانه صحبت کرده و با روانشناس خود اعتماد کند. روانشناسان نیز رویکردی بی طرفانه در پیش می گیرند ، زیرا نظرات و احساسات شخصی خود را به بیماران تحمیل نمی کنند. داشتن این مهارت ها از جمله مهمترین موارد لازم برای پیشرفت و موفقیت در بازار کار رشته روانشناسی میباشد.
مشاهده و ملاحظه کردن
روانشناسان از مشاهده برای تشخیص احساسات افراد و واکنش آنها در شرایط مختلف استفاده می کنند. آنها از این مهارتها در نقشهای تحقیقاتی و هنگام کار مستقیم با بیماران استفاده می کنند. روانشناسان نه تنها به آنچه بیمار می گوید گوش می دهند بلکه زبان بدن یا حالات چهره او را نیز مورد بررسی قرار می دهند زیرا اینکار میتواند نقش مهمی در بازار کار رشته روانشناسی در جذب مخاطب داشته باشد. این مشاهدات می تواند به روانشناسان کمک کند تا بفهمند احساسات شخصی حتی زمانی که این احساسات را به صورت شفاهی بیان نمی کنند. به عنوان مثال ، آنها ممکن است متوجه شوند که بیمار هنگام بحث در مورد موضوعی خاص شروع به اجتناب از تماس چشمی می کند - این اقدامات ممکن است نشانه عصبی بودن باشد.
یکی دیگر از اجزای مشاهده ، داشتن آگاهی است. روانشناسان از طریق آموزش های آموزشی یاد می گیرند که چگونه محیط ها می توانند بر افراد تأثیر بگذارند. این آگاهی بینش هایی را در مورد چرایی رفتار مردم با آنها ارائه می دهد. به عنوان مثال ، ممکن است فردی به دلیل تربیت خود عادت های منفی ایجاد کرده باشد. درک علت می تواند ایجاد راه حل درمانی را آسان تر کند. روانشناسان همچنین می توانند به بیماران در درک انواع محیط ها یا روابط کمک کنند.
دانش فنی
از جمله مهارت های لازم در رشته روانشناسی آشنایی با رایانه و نرم افزار است. روانشناسان اغلب باید از رایانه برای انجام کار خود استفاده کنند. مهارت های لازم ممکن است به سادگی بارگیری فایل ها یا استفاده از نرم افزار پردازش کلمه و صفحه گسترده به نظر برسد. با این حال ، روانشناسانی که یک عمل را انجام می دهند ممکن است نیاز به درک نرم افزار مدیریت بیمار و صورتحساب داشته باشند. چنین برنامه هایی به آنها کمک می کند تا منظم بمانند و دقت و حریم خصوصی خود را در کار حفظ کنند. کسانی که در زمینه تحقیق فعالیت می کنند اغلب باید بدانند چگونه از نرم افزارهای آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کنند. در صورت ایجاد گزارش یا ارائه ، ممکن است از ابزارهای تجسم داده برای نمایش و به اشتراک گذاری یافته های خود استفاده کنند.
دید های مختلف به موضوعات
روانشناسان با دسته های مختلف از افراد کار می کنند ، خواه این افراد موضوع تحقیق باشند یا بیمار. بنابراین ، آنها به توانایی بررسی موقعیت ها از دیدگاه های مختلف نیاز دارند. روانشناسان باید بفهمند که چگونه اعمال یا موقعیت ها می توانند متفاوت بر افراد مختلف تأثیر بگذارند. هنگامی که آنها از دیدگاه بیمار استفاده می کنند ، می توانند تکنیک های درمانی شخصی تر و موثر تری را توسعه دهند. همچنین به آنها کمک می کند تا با بیماران خود همدلی کرده و با نیازها یا احساسات منحصر به فرد آنها راهنمایی کنند.
دانش علمی
روانشناسان برای انجام وظیفه خود باید از نظریه ها و شیوه های روانشناسی مربوطه آگاهی داشته باشند. آنها از این دانش برای تجزیه و تحلیل و درمان بیماران استفاده می کنند. روانشناسان می توانند اختلالات سلامت روان را تشخیص دهند ، بنابراین باید از دانش و شواهد علمی برای حمایت از چنین تصمیماتی برخوردار باشند. روانشناسان در طول تحصیل ، دانش لازم برای این مهارت ها را فرا می گیرند. آنها باید علاقمند به یادگیری رفتارهای انسانی و روشهای درمان آنها باشند. روانشناسان ممکن است به طور مرتب نشریات روانشناسی را بخوانند تا از آخرین اخبار یا روندهای این حوزه به همراه مقاله های تحقیقاتی مطلع شوند.
دید تحلیلی
روانشناسان دانش قابل توجهی در مورد رفتارهای انسانی و نظریه های پشت آنها دارند. آنها برای تجزیه این ایده های پیچیده به اصولی که می توانند برای ارزیابی ، تشخیص یا درمان افراد استفاده کنند ، به مهارت های تحلیلی نیاز دارند. اغلب ، آنها این مهارت ها را در طول تحصیل با انجام و تفسیر تحقیقات روانشناختی به دست میاورند. اطلاعاتی که آنها در تحقیقات خود جمع آوری می کنند به داده هایی تبدیل می شود که آنها برای توسعه بینش ها یا نظریه های روانشناختی تجزیه و تحلیل می کنند. روانشناسان با همکاری و مشاهده افراد اغلب این توانایی را پیدا می کنند که الگوهای رفتاری انسان ها را بیابند. هنگامی که آنها الگوهایی را در بیمار تشخیص می دهند ، می تواند به آنها در تعیین روشهای درمانی مناسب کمک کند.
تفکر انتقادی
مهارتهای تفکر انتقادی تا حدودی شبیه مهارتهای تحلیلی ، روانشناسان را قادر می سازد تا اطلاعات را برای تصمیم گیری تفسیر کنند. به عنوان مثال ، آنها سوالاتی را مطرح می کنند تا مشخص شود آیا درمان مناسب ترین گزینه است یا خیر. آنها متوجه می شوند که حتی اگر روی فردی یک روش درمان در موقعیت مشابه کار کند ، ممکن است روی یک بیمار دیگر کار نکند. تفکر انتقادی نیز نیازمند شک و تردید خاصی است. این مهارت روانشناسان را قادر می سازد تا تحقیقات و بیماران را با دقت بیشتری ارزیابی کنند. هنگام صحبت با بیماران ، ممکن است آنها همیشه داستان کامل را دریافت نکنند. آنها معتقدند که احساسات بیماران معتبر است ، اما برای کسب بینش بیشتر ، سوالات تفتشی می پرسند.
قابلیت حل مشکل
مردم برای حل مسائل روانی یا رفتاری به روانشناسان مراجعه می کنند. کسانی که تحقیق می کنند سوالات تحقیقاتی ایجاد می کنند که می خواهند آنها را حل کنند ، که می تواند به آموزش و حمایت از عموم مردم کمک کند. روانشناسان می توانند چندین مهارت مانند تفکر انتقادی و مهارت های تحلیلی را با یکدیگر ترکیب کنند تا بهترین رویکرد را برای حل یک مشکل ایجاد کنند. به طور خاص ، آنها ممکن است نیاز به استفاده از دانش روان شناختی و دیدگاه های مختلف خود برای ایجاد برنامه های درمانی مناسب داشته باشند. روانشناسان همچنین راه حل های متعددی ارائه می دهند تا اگر یکی از آنها جواب نداد ، آنها بتوانند به راه حل دیگری بروند.
تعیین مرز
روانشناسان به توانایی ایجاد و حفظ مرزهای سالم با بیماران نیاز دارند. آنها باید ثابت کنند که این رابطه کاملاً حرفه ای است و فقط در محدوده درمان وجود دارد. این مهارت با مهارت های اخلاقی همخوانی دارد ، زیرا روانشناسان نمی توانند با بیماران دوستی یا روابط عاشقانه داشته باشند. یکی از راه هایی که روانشناسان اغلب مرزها را تعیین می کنند ، این است که قانونی مبنی بر ارتباط از طریق رسانه های اجتماعی نداشته باشند. این قانون نشان می دهد که آنها می خواهند زندگی شخصی خود را از بیماران جدا و خصوصی نگه دارند.
مرزها نشان می دهد که روانشناسان بهترین منافع بیماران خود را در نظر دارند. آنها می خواهند تمرکز خود را بر روی بیماران ، نیازهای آنها و راه های درمان آنها بگذارند. دانستن نحوه تعیین مرزها نه تنها به بیماران بلکه به روانشناس نیز کمک می کند. این به آنها کمک می کند تا کار و زندگی شخصی خود را از هم جدا کنند. جلسات ممکن است از نظر احساسی شدید باشند ، اما محدودیت ها به روانشناسان اجازه می دهد که خود را حذف کرده و اجازه ندهند این احساسات شخصاً بر آنها تأثیر بگذارد.
مهارت های قابل انتقال
روانشناسان نیز برای حمایت از نقش خود به مهارت های مختلفی نیاز دارند. این مهارتها معمولاً قابل انتقال هستند ، به این معنی که می توانند در بسیاری از مشاغل خارج از حوزه روانشناسی کاربرد داشته باشند. این مهارتها عبارتند از:
اعتماد
روانشناسان به توانایی ایجاد و حفظ روابط قوی و قابل اعتماد نیاز دارند. بیماران باید بتوانند به توصیه های یک روانشناس و توانایی خود برای خصوصی نگه داشتن اطلاعات اعتماد کنند. یکی از راه هایی که روانشناسان اعتماد را ایجاد می کنند ، نشان دادن علاقه به صحبت های بیماران است. هنگامی که بیماران احساس می کنند شنیده می شوند نه اینکه قطع شوند یا مورد قضاوت قرار گیرند ، متوجه میشوند که روانشناس آنها بهترین منافع خود را مد نظر دارد. این احساس باعث می شود بیماران مایل به ادامه ملاقات با روانشناس و مخالف پیروی از توصیه های وی باشند.
همدردی
همدلی به توانایی درک احساسات یا تجربیات شخص اشاره دارد. روانشناسان می توانند از این رویکرد برای ارائه درمان شخصی تر به بیماران خود استفاده کنند زیرا آنها می توانند خود را به جای بیماران قرار دهند. برخی از موضوعات مورد بحث با یک روانشناس می تواند حساس باشد ، بنابراین احساس همدلی نشان می دهد که آنها به احساسات بیماران خود اهمیت می دهند.
ارتباطات
روانشناسان به مهارت های ارتباطی کتبی و کلامی قوی نیاز دارند. مهارتهای نوشتاری ممکن است در تحقیقات مفیدتر باشد ، جایی که روانشناسان گزارشها یا ارائه هایی را در مورد یافته های خود ایجاد کرده و به اشتراک می گذارند. مهارتهای ارتباطی متنوعی وجود دارد ، اما روانشناسان باید به طور موثر با بیماران خود صحبت کرده و محیطی را برای راحت بودن آن ها به وجود آورند و از آنجا که آنها مشاوره و راهنمایی ارائه می دهند ، برای اطمینان از درک آنها باید با وضوح صحبت کنند. آنها همچنین ممکن است نیاز به تغییر سبک ارتباطی خود بسته به نیازهای فردی داشته باشند. به عنوان مثال ، برخی از بیماران ممکن است از طنز در جلسات خود قدردانی کنند ، در حالی که برخی دیگر لحن جدی را ترجیح می دهند.
قابلیت گوش کردن به فرد
علاوه بر برقراری ارتباط شفاهی با بیماران ، روانشناسان نیز برای درک نیازهای آنها به مهارت گوش دادن احتیاج دارند. با توجه دقیق به آنچه بیماران می گویند ، روانشناسان می توانند الگوها یا بینش هایی را پیدا کنند که به آنها در توسعه درمان یا ارائه مشاوره کمک می کند. آنها می توانند از مهارت های مختلف گوش دادن فعال استفاده کنند ، مانند پرسیدن سوالات واضح برای اطمینان از درک درست بیمار.
صبر
روانشناسان ممکن است برای مدت زمان قابل توجهی با بیماران تلاش کنند تا مشکلات را حل کنند. یکی از وظایف آنها پیگیری پیشرفت بیماران در جهت اهداف خاص است. تغییر بلافاصله اتفاق نمی افتد و روانشناسان باید صبور باشند زیرا بیماران از تکنیک ها یا راه حل های جدید در زندگی روزمره خود استفاده می کنند. بیمارانی که با مسائل روانی سروکار دارند نیز ممکن است رفتار متفاوتی داشته باشند ، بنابراین روانشناسان باید صبر و درک نیازهای خود را نشان دهند. این مهارت یکی از مهمترین ابزار های موفقیت در بازار کار رشته روانشناسی میباشد.
داشتن ذهن باز
روانشناسان هنگام کار با بیماران یا انجام تحقیقات باید ذهن باز نشان دهند. آنها ممکن است با یک نظر خاص وارد گفتگو یا مطالعه شوند ، اما باید انعطاف پذیری لازم را داشته باشند تا با دریافت اطلاعات مختلف ، نظر خود را تغییر دهند. تحقیقات جدید همچنین می تواند افکار موجود در مورد درمان بیماران را به چالش بکشد و به آنها در کشف روشهای جدید و بالقوه بهبود یافته کمک کند.
هوش هیجانی
هوش هیجانی به توانایی درک و مدیریت احساسات فرد اشاره دارد. نقش یک روانشناس می تواند از نظر احساسی طاقت فرسا باشد ، بنابراین آنها باید سلامت ذهنی خود را حفظ کنند. برخی از موضوعات مطرح شده توسط بیماران می تواند نگران کننده یا ناراحت کننده باشد ، بنابراین روانشناسان باید از احساسات آنها آگاه باشند و آنها را از وظایف حرفه ای خود جدا نگه دارند. بخشی از هوش هیجانی دانستن نحوه واکنش مناسب به دیگران است ، بنابراین روانشناسان باید اطمینان حاصل کنند که واکنش های آنها رابطه مثبتی با بیماران خود دارد و فضایی راحت ایجاد می کند.
رهبری
مهارت های رهبری به روانشناسان کمک می کند زیرا بیماران به دنبال راهنمایی در مورد مشکلات خود هستند. در کنار ایجاد اعتماد ، روانشناسان باید به بیماران انگیزه دهند تا در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنند. آنها روش هایی را ایجاد می کنند که باعث می شود بیماران نسبت به خود احساس خوبی داشته باشند و توضیح می دهند که چگونه تغییرات خاص می تواند احساس بهتری را در آنها ایجاد کند. روانشناسان همچنین مهارت ها یا تکنیک هایی را به افراد آموزش می دهند که از نیازهای عاطفی یا رفتاری آنها پشتیبانی می کند. به عنوان مثال ، یک روانشناس که به درمان فرد مبتلا به اضطراب کمک می کند ، ممکن است تمرینات تنفسی عمیق را انجام دهد که می تواند به آرامش در شرایط استرس زا کمک کند.
داشتن حس کنجکاوی
روانشناسان از داشتن کنجکاوی فکری و شخصی سود می برند. تحقیقات مداوم در این زمینه روندها و بینش جدیدی در مورد رفتارهای انسانی ایجاد می کند که روانشناسان می توانند از آنها برای درمان بیماران استفاده کنند. با آگاهی از هرگونه تغییر ، آنها می توانند رویکردهای خود را در صورت نیاز تطبیق دهند. وظیفه آنها بحث در مورد افکار و احساسات بیماران است تا به آنها در حل مسائل عاطفی یا رفتاری کمک کند و انجام چنین گفتگوهایی مستلزم داشتن کنجکاوی در مورد افراد است. روانشناسان باید سوالاتی را در مورد جنبه های مختلف زندگی بیماران بپرسند تا بینش خود را در مورد اینکه چه کسی هستند یا به چه چیزی نیاز دارند ، بدست آورند.
سازمان دهی
داشتن مهارت های سازمان دهی می تواند به روانشناسان کمک کند تا کار خود را به طور مثرتر و دقیق تری انجام دهند. روانشناسان در نقش های تحقیقاتی حجم قابل توجهی از داده ها یا اطلاعات را جمع آوری می کنند که باید برای تجزیه و تحلیل بیشتر و گزارش نویسی آنها را سازماندهی کنند. روانشناسان دیگر به طور منظم با بیماران مختلف کار می کنند ، بنابراین آنها باید سازمان پرونده های خود را حفظ کنند. هنگام کار با افراد زیادی ، آنها نباید اطلاعات کسی را با هم اشتباه کنند. آنها باید اطمینان حاصل کنند که در مورد موضوعات مناسب با بیماران مناسب صحبت می کنند و اطلاعات آنها را محرمانه نگه می دارند.
گرایش های رشته روانشناسی
روانشناسی یک رشته تقریباً جدید است که هنوز به تکامل کافی نرسیده است. تا به حال زمینه های مختلفی از روانشناسی معرفی شده اما به علت تفاوت رفتارهای انسان و تنوع زمینه هایی که در حال به وجود آمدن است ممکن است این تعداد بیشتر نیز شود. به علت ارتباط روانشناسی با موضوعاتی مثل زیست شناسی، فلسفه، انسان شناسی و جامعه شناسی، رشته های جدید کاربردی این علم در حال شکل گیری است.
از جمله گرایش های رشته روانشناسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بالینی
- بالینی کودک و نوجوان
- صنعتی و سازمانی
- عمومی،
- خانواده درمانی
- روان سنجی
بازار کار رشته روانشناسی چگونه است؟
بازار کار رشته روانشناسی و درآمد رشته روانشناسی صرفاً با مدرک لیسانس رونق چندانی ندارد، چون فارغالتحصیل کارشناسی مجوز کار درمانگری ندارد اما در دورهی فوق لیسانس و معرفی رشته روانشناسی به طور کامل به دانشجویان مجوز تاسیس کلینیک، مطب، مراکز توان بخشی و کار های درمانگری رو خواهند داد.
فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در رشته روانشناسی می توانند در مراکز دولتی از جمله بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی، سازمان زندان ها، کانون اصلاح و تربیت،بیمارستان ها، مراکز مشاوره ،در مهد کودک به عنوان مربی مهد و در آموزش و پرورش به عنوان معلم و یا مشاور مدرسه مشغول به کار شوند.ضمن اینکه با دریافت مجوز از بهزیستی می توانند برای تاسیس مهد کودک و خانه سالمندان اقدام نمایند. در رابطه با بازار کار و موقعیت های شغلی رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد نیز لازم است بدانید که بازار کار در این مقطع در گرایش های روانشناسی عمومی، روانشناسی بالینی، روانشناسی بالینی کودک و نوجوان و روانشناسی شخصیت، یکسان است.
آیا امکان کارآفرینی در رشته روانشناسی وجود دارد؟
در رشته روانشناسی همواره امکان کارآفرینی وجود دارد البته کارآفرینی به صورت تیمی بازدهی بیشتری دارد. شغل روانشناسی به صورت فردی هزینه های زیادی را به همراه داره که سود زیادی برای فرد به همراه نمی آورد. اما در کار تیمی، بازدهی کلینیک بسیار افزایش پیدا کرده و افرادی که در شغل روانشناسی فعالیت دارند، سود بیشتری میکنند.
درآمد و حقوق روانشناسان چقدر است؟
همان طور که می دانید این حرفه دارای شاخه های متعددی است و هر کدام از فارغ التحصیلان در محیط های جداگانه ایی کار می کنند و میزان درآمد های متفاوتی دارند.
به عنوان مثال فردی که در استخدام آموزش پرورش باشد حقوق ثابتی مطابق قانون مدیریت کشور دریافت می کند ولی فردی که در کلینیک های خصوصی یا شرکت های مختلف کار می کند حقوق بیشتری دریافت می کنند. افرادی که هم مطب دارند نسبت به تعداد مشتریان درآمدشان متغییر است. به طور کلی میانگین حقوق ماهانه روانشناسان بالینی حدود 6 میلیون تومان است.
مطالب مرتبط با روانشناسی
سوالات ارشد روانشناسی وزارت علوم
دکتری روانشناسی بالینی وزارت بهداشت
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی وزارت بهداشت